۱. باز هم نیروی انتظامی!
در یکی از روزهای پایانی هفته گذشته فرد جوانی به نام آرش با موتورسیکلت خود در خیابان منتهی به دانشگاه هرمزگان (واحد گفت و گوی تمدن ها) از دست ماموان نیروی انتظامی که قصد متوقف نمودن موتور سیکلت او را داشته‌اند می گریزد. پس از تعیقیب توسط ماموران انتظامی با ضربه‌ی که به او و موتور‌سیکلتش زده می شود با اصابت به زمین دچار ضربه مغزی شده و جان خود را از دست می دهد. در این حادثه دیگر سرنشین موتورسیکلت هم زخمی شده و راهی بیمارستان شده است. در ادامه خانواده جوان مرحوم از نیروی انتظامی شکایت نموده و پیامد آن منجر به بازداشت عوامل خاطی می شود. پیش از این نیز چندین جوان بر اثر چنین اتفاقاتی که توسط ماموران نیروی انتظامی بودجود آمده بود جان خود را از دست داده اند.
۲. کاغذ مطبوعات
گفته می شود سهمیه کاغذ مطبوعات هرمزگان تخصیص یافته از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تهران فروخته شده است. حال باید یافت فروشندگان و افراد ذینفع در این ماجرا را.
۳. صفحه آرا و جانشین قائم مقام مدیرمسئول
گفته می‌شود سردبیر و قائم مقام مدیرمسئول هفته‌نامه ارمغان بندر جهت گذراندن دوره خدمت سربازی می‌بایست بندرعباس را ترک نماید. لذا جهت اینکه نشریه مستمر به کار خود ادامه دهد مسئولیت‌ها و اختیارات خود را به صفحه‌آرای!! نشریه تفویض نموده است. جای سوال است که اگر سردبیر و صفحه‌آرا کار خود را صحیح انجام می دهند چگونه می توانند جای خود را عوض کنند. چنین اتفاقاتی که در نوع خود کم سابقه است احتمالا فقط در هرمز گان می تواند رخ دهد. اتفاق مشابهی پیش از این در نشریه سفیر جنوب از دیگر هفته نامه های هرمزگان رخ داده بود.
سلام. شروع به کار خبرگزاری هرمزگان را تبریک میگم. موفق باشین.
سلام
بازم دستت درد نکنت که خبرون دست اول انویسی
اومدی پیله بازی در بیاری اما خود پیله روزنامه نگاره و هنوز زنده است.منتظر باش
متاسفانه به علت عدم نظارت صحیح بر مطبوعات باید هم چنین باشد.تمدن هرمزگان که گند زد حاصل نشریات اجاره ای بود .سفیر جنوب نیز هکذا.و حالا نشریه صبا هم که به ناصر احمدی مدیر هتل دریا به مدت یکسال اجاره داده شده است و یک مرد قمی انرا به دفتر بورس و کاباره تبدیل کرده است .واقعن برای نشریات متاسفم.شمارگان نشرات محلی بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ نسخه است در حالیکه در شناسنامه شان ۱۰۰۰۰ نسخه قید شده است.مطابق قانون مطبوعات اجاره و واگذاری نشریات ممنوع و موجب لغو امتیاز است.حال بعد از تمدن نوبت نشره اجاره ای صبا است و بعد هم بقیه.
نگاه به مطبوعات باید نگاهی باز و به دور از بدبینی باشد از شما که اکنون رسالت اطلاع رسانی را در وبلاگ خود بعهده دارید بیان اینگونه مطالب متاسفانه غیر منطقی به نظر می رسد . امید است باتوجه به وبلاگ خوبتان و اخبار زیبایی که درج می کنید از خود زنی مطبوعاتی(که خدا پس گردن اونو تو ایران زده ) جدا پرهیز کنید . با تشکر
غریبه آشنا
هستند انسانهایی که با حالتی نابینا در دل شب خورشید را می بینند . هستند انسانهایی که با چشم بینا در دل روز خورشید را نمی بینند .
سلام به وبلاگ نویس گمنام
بیش از دو سال است که به مطلبی که در مورد آقای برومند نوشته اید فکر می کنم و البته به دنبال یافتن حقیقت انچه شما نوشته اید . هر چند بعد از ان دیگر مطالبی را ننوشته اید و به و به اصطلاح تعطیل شده اید امابر اساس وجدان خود انچه را در خصوص مطلبی که در مورد استاد برومند نوشته اید بدست اورده ام برایتان می اورم.هر چند اکنون کسی سراغی از شما نمی گیرد
1-در ازمون استخدامی سال 85 اقای برومند هیچگونه مسئولییتی نداشته و مسئولیت ازمون به عهده جناب اقای ااحمد اخوندی بوده است
2- استاد برومند در ان ایام بدنبال انتقال خود به دانشگاه هرمزگان بوده اند
3- اقای دکتر عباس پور در زمان برگزاری ازمون بدلیل اختلاف نظر با وزیر اموزش و پرورش از سمت خود استعفا ودر دانشگاه علامه طباطبائی مشغول خدمت بوده اند
3-جناب اقای دکتر عباس پور بر خلاف گفته های شما نه شیرازی است و نه در دانشگاه شیراز درس خوانده است بلکه وی همدانی است ودر یکی از دانشگاههای تهران تحصیل کرده است وهیچ وقت همکلاس استاد برومند نبودهاست
4-چنانچه احساس می نمائید در حق استان ظلم و خیانت صورت گرفته است لطف نموده موضوع را از طریق جناب حاج احمد اخوندی اصول کرا موضوع را پیگیری نمائید
5-چناچه خیلی نگران اینده استان هستید لطف نموده حداقل از دستاوردهای استاد برومند در طول خدمت صادقانه اش به اموزش و پرورش صییانت کنید
6-فراموش نکنید که در زمان مسئولیت اقای برومند حداقل سالی1000 هرمزگانی در قالب های مختلف جذب ا موزش و پرورش می شده اند
7- اگر واقعا راست می گوئید موضوع را با اقای برومند در میان بگذارید مطمئن باشید او بزرگتر از ان است اه با شما برخورد نماید
8- مطمئن باشید اگر اقای برومند به فکر خودش بود ان روز که برای مطالبه پول اضافی از بابت اگهی روز معلم به دفترش رفته بودید ان پول را به شما میداد وخود را در معرض تهمت های شما قرار نمی داد
خداوند عاقبت همه را ختم به خیر کند